پایگاه خبری_تحلیلی تژگاه؛ نجم‌الدین ربانی؛

سردارانی چونان فرهاد نظری تافته هایی جدا بافته‌اند، آنان هنوز پایان دفاع مقدس را باور نداشته و تحمل دوران رخوتناک بعد از جنگ را ندارند، چنین مردانی دیر یا زود بر اثر يک انفجار به‌ تاخیر افتاده و یا عواقب ترکش‌های آتشین و يا اثرات استخوان سوز بمب های شیمیایی به خاک می‌افتند و زندگی این جهانی را می‌گذراند تا ارزانی “به اصطلاح عاقلان” وعافیت طلبان نان به نرخ روز خور باشد…!

فرهاد نظری ها تاب تحمل خمودی را ندارند،خمودی دوران پس از جنگ يا ميان “دوجنگ”،دوران انفعال، بلاتکلیفی و تردید، دوران خودنمایی بزمجه‌های شش در چهار تمیز و مرتب که صادقانه دروغ می‌گویند و مطابق قوانین جنگ سرد آدم می‌کشند…

درد چنین روزگاری را فقط آنها می‌فهمند که عشق روزهای جنگ را درک کرده‌ باشند، آنها نمی‌توانند خاطرات قاطعیت آن روزها و شب‌های فراموش شده را از یاد ببرند…

روزها وشبهایی که “عبور از خط” فقط يک قلب مطمئن میخواست و یک گام بلند، آنها خوابگردهایی هستند که نمی‌توانند به هر صورتی زندگی کنند، آنها با شهیدان همنفس بوده اند و نمی‌توانند فتنه های دشمن علیه دین و وطن و ولایت را تاب آورند.. و سکوت و بی طرفی برای آنان یعنی مرگ..!

جرم فرهاد نظری مقاومت در برابر فتنه پیچیده ۱۸ تیر بود فتنه‌ ای که حاصل طراحی و برنامه ریزی دشمن خارجی و مزدوران وطن فروش آن در بدنه دولت جاسوسان برای ایجاد جنگ بزرگ روانی عليه نظام، تضعیف مراکز امنیتی ،نظامی، انتظامی،قضایی و تقویت شبکه های جاسوسی در داخل کشور بود و چون با مقاومت جانانه فرزندان بصیر انقلاب و خروش طوفانی مردم در ۲۳ تیر ۷۸ مواجه و شکستی مفتضحانه نصیبشان شد به همین سبب انتقام آن را از حافظان امنیت کشور و در رآس آن سردار مظلوم فرهاد نظری گرفتند و این فرزند غیرتمند قوم غرورآفرین لر هدف آماج حملات ناجوانمردانه روحی و روانی شکست خوردگان این فتنه بزرگ قرار گرفت و قربانی توطئه جواسیس نفوذی شد…

اما هنوز یاد سردار فرهاد نظری در دل عاشقان ایران، امام و ولایت ماناست…

هرگز فراموش نخواهی شد حاج فرهاد